Web Analytics Made Easy - Statcounter

همه ما کم و بیش درباره ازدواج سفید چیز‌هایی شنیده‌ایم، اما به‌تازگی با عبارتی روبه‌رو شده‌ایم با نام طلاق سفید که شاید در مورد آن کم‌تر بدانید.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که هر انسانی در درازای زندگی خود می‌گیرد تصمیم برای ازدواج با فردی خاص است، کسی که با معیار‌های او هماهنگ باشد، معیار‌هایی که داشتن درستی آن‌ها اهمیت زیادی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ازدواج تصمیمی است مهم برای تمام عمر پس اهمیتی فرای انتظار دارد.

پس از ازدواج زندگی فرد با دیگری سهیم و مشترک می‌شود بنابراین اهداف و بسیاری مسائل دیگر هم تبدیل به اشتراکی میان دو تن می‌شود درواقع زندگی مشترک یعنی رابطه عاطفی، یعنی اهداف مشترک یعنی تعهد جنسی به همسر و هزاران مورد دیگر.

اگر هر یک از این وظایف و موارد در زندگی مشترک رعایت نشود آن را دچار مشکل می‌کند تا جایی که ممکن است زن و مرد به فکر جدایی بیفتند، البته در این میان باتوجه به شرایط خود ممکن است دست به طلاق رسمی نزنند و آن را در دفترخانه به شکل رسمی ثبت نکنند.

اگرچه این طلاق در هیچ یک از دفاتر ثبت احوال ثبت نشده است، اما زندگی مشترک هم هیچ گونه علائم و نشانه زندگی زناشویی سالم و با کیفیت را نیز ندارد. شوربختانه در کشور‌هایی که ازدواج را امری مقدس می‌دانند و طلاق برایشان نوعی شکست تلقی می‌شود آمار طلاق عاطفی زیاد است.

از طلاق سفید چه می‌دانید؟

یکی از دلایل مهم در طلاق سفید و عاطفی راضی و خشنود نبودن زوجین از زندگی مشترک است. هیچ زن و مردی در ابتدای زندگی مشترک به فکر طلاق آن هم از نوع سفید آن نیستند، اما پس از مدتی و به دلیل نداشتن شناخت کافی از هم و نبود درک کافی و به‌وجودآمدن دعوا‌های مکرر و مدام کم‌کم زن و مرد پس از یک دوره طولانی وارد مرحله بی‌تفاوتی می‌شوند درواقع آخرین مرحله از روابط احساسی میان زن و مرد بی‌تفاوتی است.

مشکلات اخلاقی و روانی هر کدام از زوجین می‌تواند یک زندگی را در آستانه فروپاشی قرار دهد.

در ادامه به دلایل روانی تاثیرگذار بر طلاق عاطفی اشاره می‌کنیم:

نبود احترام و درک متقابل

یکی از عوامل مهم برای هم زیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت یکدیگر است. با توجه به تفاوت‌های موجود میان زن و مرد شناخت ویژگی‌ها و روحیات و خواسته‌های همسر و عمل بر اساس آن‌ها از موارد حفظ احترام متقابل است.

راز صمیمیت میان زن و مرد این است که خصوصیات همدیگر را شناخته و تفاوت‌هایشان را درک کنند. هنگامی‌که احترام متقابل کم‌رنگ می‌شود زمینه نارضایتی در زوجین به وجود آمده و بین آن‌ها فاصله می‌اندازد.

نبود راستی و صداقت و اعتماد

هنگامی‌که روابط صمیمانه شکل می‌گیرد که صداقت و اعتماد بر یک رابطه حاکم باشد زمانی که یکی از زوجین دروغ می‌گوید یا پنهان‌کاری می‌کند زوجین به هم اعتماد نکرده و این نبود اعتماد روابط را وارد فضای سرد و بی‌روح می‌کند.

دعوا و مشاجره

دعوا و اختلاف‌نظر در هر زندگی‌ای رخ می‌دهد و این را می‌توان درک کرد، اما نه برای همیشه. همه به‌دنبال داشتن جایی برای آرامشند، اما گاه خانه برای برخی جز ناراحتی چیزی به همراه ندارد چنین چیزی بلای زندگی مشترک است و به‌شدت آن را تهدید می‌کند. مشاجره در خانه یکی از عواملی است که این آرامش را گرفته و امنیت خانه را از بین می‌برد. درگیری و تعارض اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی یک زوج می‌گذارد.

تفاوت فرهنگی و سطح تحصیلات

یکی دیگر از عللی که در زندگی مشترک می‌تواند طلاق عاطفی و سفید را به همراه داشته باشد ازدواج انسان‌هایی با دو سطح تحصیلات، فرهنگ و جهان‌بینی متفاوت است.

ازسوی دیگر ابراز نکردن علاقه به همسر، رعایت‌نکردن بهداشت فردی، اعتیاد به مواد و اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، بیان نکردن شفاف خواسته‌ها، عوامل اجتماعی و اقتصادی و افزایش توقعات و انتظارات مادی از دیگر عواملی‌اند که در به‌وجودآمدن طلاق عاطفی تاثیرگذارند.

علائم طلاق سفید

اگر در روابط با همسرتان این نشانه‌ها را می‌بینید شما به جدایی عاطفی دچار شده‌اید و یا در معرض خطر آن هستید:

با هم بحث نمی‌کنید و در مورد حل مسائل بی‌تفاوتید. درواقع حرفی هم برای گفتن به هم ندارید.

وقت‌گذراندن بیش از اندازه با دوستان و داشتن سرگرمی‌های زیاد در خارج از خانه.

شما مانند گذشته برای همسر خود و شنیدن حرف‌هایش وقت نمی‌گذارید و بیش‌تر با هم هم‌خانه‌اید تا همسر و داشتن زندگی مشترک.

روابط جنسی شما به‌شدت کم شده است و مانند گذشته با هم رابطه عاطفی خاصی ندارید.

پرداختن بیش از اندازه به فرزندان

درست است که بچه‌ها اهمیت زیادی دارند، ولی برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق اول حفظ رابطه زن و شوهر در اولویت بوده و بعد نوبت به فرزندان می‌رسد، در خانواده‌های سرد به خصوص از طرف زنان، بسیار دیده می‌شود که کوشش می‌کنند محبتی که همسران از آن‌ها دریغ کرده را خودشان نسبت به فرزندشان نشان بدهند و تمامی کمبود‌های عاطفی ازسوی همسر را با فرزندشان جایگزین کنند.

توجه بیش از اندازه به نقاط ضعف طرف مقابل

به‌طورکلی یکی از مهم‌ترین علائم طلاق عاطفی این است که زوجین در تنهایی، آرامش بیشتری دارند. کار‌ها و تفریحات مشترک بسیار کم می‌شود و هر کدام در عین متاهل بودن به تنهایی زندگی می‌کنند.

راه‌های جلوگیری از طلاق عاطفی

گاه برخی از زن و شوهر‌ها برای حل مشکلاتشان با هم گفتگو نمی‌کنند درصورتی‌که بسیاری از آن‌ها با صحبت‌کردن حل خواهند شد؛ بنابراین اگر مشکلی را در زندگی مشترکتان احساس می‌کنید به جای نادیده گرفتن با همسرتان در مورد آن حرف بزنید و برای حل آن تلاش کنید.

آموزش مهارت‌های زندگی زوجین

یکی از مهم‌ترین آموزش‌هایی که برای جلوگیری از وقوع جدایی عاطفی مورد نیاز است آموزش مهارت‌های زندگی مشترک به زوج‌هاست و همه به این آموزش‌ها نیاز دارند، زیرا بدون آموزش و با پیش فرض نمی‌توان مشکلات زندگی را حل کرد.

همسران باید بدانند مشکلات و اختلاف نظرهایشان را چگونه بیان و برطرف کنند، روش‌های حل مشکلات را بیاموزند، چگونگی رفتار با همسرشان را یاد بگیرند و... رفتار درست در پرتو آموزش حاصل می‌شود و همه باید به این آموزش‌ها دسترسی داشته و به دنبال یادگیری باشند.

شوربختانه در جامعه ما این آموزش‌ها بسیار کمرنگ است و افراد هنوز منبع درست و قابل اطمینانی برای یادگرفتن علمی و اصولی این مسائل ندارند.

مراجعه به مشاور

افراد اگر مشکلی در زندگی‌شان مشاهده کردند که به تنهایی قادر به رفع آن نبودند بهتر است از یک روانشناس و یا مشاور بهره بگیرند تا با ریشه‌یابی مشکل بتواند به آن‌ها کمک کند تا جلوی از هم پاشیدن زندگی‌شان را بگیرند.

داشتن تعادل میان تربیت سنتی و سبک زندگی مدرن

بسیاری از زوج‌ها در یک زندگی سنتی و با سبک تربیتی سنتی بزرگ شده‌اند، ولی ارتباطات، اینترنت و ارتباطات گسترده نیاز‌های جدیدی را وارد زندگی افراد کرده است و در صورت وجود اختلاف از نظر سبک سنتی و مدرن بین یک زوج جدایی عاطفی به احتمال زیادی رخ می‌دهد بنابراین بهتر است گزیده‌ای از سبک زندگی مدرن را نیز در زندگی تان وارد کنید.

استفاده درست از شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی سبک زندگی خاصی همراه با تجمل‌گرایی را تبلیغ می‌کنند که خواسته‌های جدیدی را در فرد به وجود می‌آورد، بنابراین برای پیشگیری از سردی و جدایی عاطفی زوجین بهتر است آموزش‌هایی در این زمینه نیز داشته باشیم و افراد با آگاهی از این شبکه‌ها استفاده کنند.

مساله دیگر در استفاده از فضای مجازی مساله زمان است، زمانی که زوجین در کنار هم و در خانه هستند باید مدت مشخصی را برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای خودشان تعیین کنند تا در کنار استفاده از این تکنولوژی‌ها زمان کافی برای همسر وخانواده خود نیز داشته باشند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: طلاق عاطفی شبکه های اجتماعی جدایی عاطفی زندگی مشترک طلاق عاطفی طلاق سفید آموزش ها زن و مرد برای هم شبکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۴۱۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها

  مثلا کسی که عقیده دارد اسرائیل یک کشور است و از آن طرفداری می‌کنم، آیا عقیده‌ درستی دارد؟ یا کسی که عقیده دارد زنان جنس دوم هستند!خیلی از عقیده‌ها و باور‌ها اصلا با شعورمان تناقض دارد و انگار کله‌مان را داغ می‌کند که چطور آدمی که اشرف مخلوقات است می‌تواند چنین چیزهایی را در مخیله‌‌اش بگنجاند. پس باید در مواجهه با این باورها چه کنیم؟!

درست یا غلط؟
بعضی عقاید درست نیستند وغلط بودن‌شان کاملا در ذوق می‌زند مثلا اعتقاد به بت پرستی یا خورشید پرستی قطعا باور درستی نیست اما در دین ما توهین وفحاشی حتی به این دسته ازعقاید هم مذموم شده وامر درستی نیست اما نه به این معنا که ما اجازه نقد، رد کردن یا به چالش کشیدن عقیده‌ای را نداریم. ازطرفی در دین‌ما هر چیزی که مبنای عقلانی و فطری نداشته باشد، ارزشی ندارد و چون اسلام بر پایه تعقل و اندیشه است، می‌تواند با استدلال‌هایی منطقی این دسته از باورها رابه چالش بکشد و رد کند. البته جانم برای‌تان بگوید که همچنان‌ جان و مال و آبروی آدمی فارغ از عقیده‌اش مورد احترام است. ازسوی دیگر، فرض کنید در جامعه‌ای دو دسته هستند که باعقیده‌ای کاملامتضاد زندگی می‌کنند‌؛مثلایک دسته معتقدند یهودی‌‌ها ‌نژاد برترند و دسته‌ دیگر می‌خواهند هرچه یهودی بر سر راه خود می‌بینند، بکشند. در این بین شعار احترام به همه‌ عقاید چطور می‌خواهد اتفاق بیفتد؟ما نمی‌توانیم برای عقیده‌هایی که ریشه درخرافات، وهم،تخیل وعادات دارد‌،مثل همان‌هایی که دراوایل متن به آن اشاره کردم،احترام عقلانی قائل باشیم و آن را بپذیریم. البته یادمان باشد عقیده‌ای که بازتابی دراجتماع داشته باشد و به‌فرد دیگری آسیب بزند، جای مخالفت دارد‌؛ باقی عقاید که کاملا در دایره فردی زندگی قرار می‌گیرد، مورد بحث ما نیست مگر این‌که طرف مقابل شما دوست یا عزیزی باشد که قصد آگاه کردنش را دارید‌. 

منعطف باش
شما درطول روزممکن است با آدم‌های مختلفی سر و کار داشته باشید. اگر بخواهید با هرکسی که مخالف شما فکر می‌کند، بحث و چالش به راه بیندازید، عمرتان به‌سختی می‌گذرد.پس باید چه کار کنیم؟ مگر نباید به‌دنبال اثبات حرف خود و نقد عقاید غیرعقلانی دیگران باشیم؟اول از هر چیزی باید یادمان باشد هدف ما از به چالش کشیدن یا ردکردن عقیده‌ای، توهین به شخص یا ناراحت کردن او نیست. دوم، تا زمانی که انعطاف‌پذیری را یاد نگیریم، از پس گذراندن ساده‌‌ زندگی هم برنمی‌آییم، چه برسد به اصلاح کسی. باید انعطاف‌پذیری را یاد بگیریم تا هرچیزی به‌جای خودش و درست اتفاق بیفتد و حرف ما پذیرفته شود. برای منعطف شدن، خوب و بد زندگی را بپذیرید و احساسات خود را سرکوب نکنید و آنها را به رسمیت بشناسید. ازواکنش سریع و هیجانی بپرهیزید و تا جایی که خط قرمزها شکسته نشود از شوخی و خوشرویی برای گسترش روابط اجتماعی خود استفاده کنید. علاوه بر این چند مورد، راه‌های دیگری هم هست که بعدتر به آن می‌پردازیم. 

شورش را در نیاور
انعطاف پذیری مثل نمک غذا می‌ماند که گاهی در خرج کردنش خسیس می‌شویم و گاهی هم شورش را درمی‌آوریم. وقتی ما دائم در برابر هرموقعیت، انسانی وتفکری انعطاف‌پذیری به خرج بدهیم،کاربه جایی می‌رسدکه توان مقابله ومبارزه ازشما سلب می‌شود. تبدیل به انسان پذیرایی می‌شوید که تسلیم هر موقعیتی است وهرچیزی را می‌پذیرد، حق خود را نمی‌تواند به دست بیاورد و یاد گرفته است که برای مورد تأیید بودن همه چیز را بپذیرد. گاهی این تلاش برای مورد تأیید و پسند آدم‌ها بودن نتیجه‌ عکس دارد و به‌جای این‌که حس خوب و رضایت را به شمامنتقل کند،دائم شما را دریک موقعیت ناخوشایند قرارمی‌دهد. برای مثال آدمی که درمقابل هرحرف،سخن،موقعیت وانسانی پذیرا بوده است،فردادرمقابل رئیس زورگوی خود،همسر بدخلق وشرایط بد اجتماعی‌اش هم انعطاف به خرج می‌دهد و از ترس تأییدنشدن، فراررابرقراروتلاش برای تغییردادن، ترجیح می‌دهد. قاطع بودن، منفعل نبودن و تعیین خط قرمزها به شما کمک می‌کند تا شور انعطاف را در نیاورید. 

هدف اصلی فراموش نشود
عقیده چنان خود را به معتقدش گره می‌زند که جزئی از‌فرد می‌شود اما این ویژگی نباید به ما اجازه دهد که برای نقد یک عقیده، به شخصیت معتقد توهین کنیم و آن را زیر سؤال ببریم. همان‌طور که قبل‌تر هم گفتم، هدف ما ناراحت کردن کسی نیست بلکه ایجاد رشد و محیطی برای توسعه فردی و جمعی است.از آنجا که هر چیزی آداب و اصولی دارد، جا دارد به چند مورد از اصول نقد کردن اشاره کنم: 
اول ازهمه این‌که قصد مادعواوجنگ وجدل نیست،مابه دنبال متقاعد‌سازی هستیم پس به دنبال روش‌های درست متقاعد‌سازی بروید. 
مورد دوم این‌که به جای انتقاد مستقیم از ارائه پیشنهاد استفاده کنیم. 
و سومین مورد به ما می‌گوید برای انتقاد به کسی، ابتدا جنبه‌های مثبت را یادآوری کنیم و سپس سراغ اصل ماجرا برویم. 

نه به سکوت بی‌جا 
شنیده‌اید که می‌گویند این سکوت مظلوم است که ظالم می‌سازد؟ این جمله درباره عقاید هم صدق می‌کند. وقتی در برابر ناهنجاری در جامعه سکوت کنی، هنجار جدیدی ایجاد کرده‌ای. مثال واضحش اعتراضاتی است که اتفاق می‌افتد و یکی از آنها، اعتراضات اخیر دانشجویان آمریکایی به اسرائیل است. حمله‌ اسرائیل و کشتار بی‌رحمانه‌اش ناشی از یک عقیده است و سکوت در برابر آن به معنای پذیرفتن مرگ هزاران انسان‌.از طرفی این جمله به ما یک الگوی رفتاری در باقی روابط اجتماعی هم می‌دهد و یادآوری می‌کند پذیرش و انعطاف در هرجایی جواب نمی‌دهد و گاهی هر یک قدم عقب‌نشینی، یک قدم بیشتر از حریم و آرامش تو را از بین می‌برد.البته باز هم تاکید می‌کنم نداشتن انعطاف و پذیرش هم به خودی خود اشتباه است و زیان رسان. 

نه خم کن، نه بشکن!
نه‌فقط در این دوصفحه، بلکه در کل این شماره‌ نوجوانه بارها حرف از خط قرمزها را به میان آوردیم. خط قرمز همان شاه کلیدی است که در روابط اجتماعی به داد ما می‌رسد و داشتن یا نداشتنش، میزان آرامش ما را در ارتباط با آدم‌ها جابه‌جا می‌کند و انواع مختلفی دارد، از مرزهای رفتاری و عقیدتی گرفته تا مرزهای فیزیکی‌. داشتنش هم هزارویک سود دارد که به گمانم مهم‌ترینش، ایجاد یک آرامش ذهنی و روابط اجتماعی سالم است اما شاید بپرسید مسیر ساختن خط قرمز چطور طی می‌شود؟جانم برای‌تان بگوید که من خیلی سریع و جمع و جور به آنها اشاره می‌کنم، شما هم لطف کنید و ادامه‌ این نخ را بگیرید و پیش بروید. اول از همه این‌که به خودتان حق و اجازه‌ داشتن خط قرمز را بدهید، نه گفتن را یاد بگیرید و ترس از دست دادن آدم‌ها را از سرتان بیرون کنید‌؛ کسی که نتواند حق و حریم شما را حفظ کند، همان بهتر که از دست برود. خط قرمز را محکم بنا کنید و در رعایت کردنش سختگیر باشید. مورد آخر این‌که صفحه‌ فوت و فن این شماره از نوجوانه را مطالعه کنید، چون آنجا کامل و جامع دراین‌باره صحبت کرده‌ایم و راهکار داده‌ایم. 

دیگر خبرها

  • جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها
  • صندوق سرمایه گذاری مشترک ایران و امارات تشکیل شود
  • برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات
  • ◄ عکس | امضای ۲ سند توسط روسای کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات
  • تاکید ایران و قطر بر توسعه روابط تجاری و سرمایه گذاری
  • هشدار ! این نشانه‌ها به شما می‌گوید کمبود پروتئین دارید
  • چرا بعد از رابطه جنسی غمگین می شوم و گریه می کنم؟
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم